چگونه حرف بزنیم

چگونه حرف بزنیم ؟

عالمی را یک سخن ویران کند
روبهان مرده را شیران کند.
مولوی

مراقب انرژی واژه ها باشیم چه بخواهیم و چه نخواهیم، انسان با مفاهیم عارضی کلمات شرطی شده است. در دنیایی که ما زندگی می کنیم اکثرا خیال اندیش اند و در قالب های لفظی و ارزشی زندگی می کنند، خیلی باید مراقب حرف زدن های خود باشیم. ما خیلی به مفاهیم و کلمات وابستگی داریم. جهان را یک سخن، یک ایدئولوژی، یک باور، یک اندیشه کج ویران می کند. به تاریخ جهان نگاه کنید، مصیبت های تاریخی ابتدا از سخن و حرف و نظریه و تئوری و اندیشه و برداشت شروع شد، این طور نیست؟ دنیای کمونیسم را بنگرید. فرضیه حقیقت نمایی که بخشی از جهان را به پشت پرده واقعیت ها برد و ذلیل کرد. از معنای سطحی بیت صرف نظر کنید؛ از اینکه یک سخن نسنجیده و هضم نکرده ممکن است دیگران را برنجاند. البته این هم حرفی است. مراقبت اندیشه هایی باشید که «نقد» نشده اند و به صورت حكم و آتوریته بر ذهن و عمل ما سلطه پیدا کرده اند و حکومت می کنند. از هر اندیشه و هر نقدی که بدون پشتوانه علمی و تجربی مطرح می شود، برحذر باشید. آیا این نمی تواند درسی برای همه فصول باشد؟
پیمان آزاد_الماس های مولوی

همه چیز در این جهان اصول و قواعدی دارد و حرف زدن نیز راه و روش دارد.

۱. خیلی تُند صحبت نکنید

۲. خیلی آرام حرف نزنید

۳. پیش از حرف زدن فکر کنید، در صورت لزوم از قبل آماده شوید

۴. «اِمممم»، «اِااا»، «آااا» و وقفه‌های طولانی در خوب صحبت کردن جایی ندارند

۵. به سخنران‌های حرفه‌ای گوش کنید

۶. از خانواده‌تان بخواهید هر زمان که تُپُق می‌زنید، به شما گوشزد کنند

۷. برای خوب صحبت کردن در هنگام گفت‌وگوها صدای خود را ضبط کنید

۸. واژه‌های دشوار را تمرین کنید

۹. هنگام صحبت کردن، زبان بدن مناسبی داشته باشید

۱۰. خوب صحبت کردن را تمرین نکنید، بلکه آن را به یک عادت تبدیل کنید.

درمان کم حرفی
به عنوان یک آدم خجالتی یا کم حرف این موضوع را عنوان می کنم، زمان زیادی را در ذهن‌تان می‌گذرانید. فکرهای زیادی دارید که با کسی در میان نمی‌گذارید و عادت کرده‌اید که سکوت اختیار کنید. شما باید مغزتان را تمرین دهید که افکارتان را به زبان بیاورد.
هر وقت کاملا تنها بودید هر چه به ذهن‌تان رسید را بر زبان بیاورید.
هر روز حداقل ۵ دقیقه با خودتان حرف بزنید.
در آغاز این کار به نظرتان عجیب می‌رسد اما هر چه بیشتر انجامش دهید بیشتر به آن عادت می‌کنید.

روزی که رمان گروهی ما( محفل ادبی برتر نویسان) چاپ شد، با دوستان و همکاران صحبت می کردم که برای فروش رمان های آخرین گناه و حسرت آخرین نگاه مشتری پیدا کنم. یکی از همکاران با فامیلی مقصودی گفت: مگر تو حرف زدن بلدی که حالا بخواهی کتابی هم نوشته باشی آن روز خیلی از این حرف ناراحت شدم البته بیشتر بخاطر حرف دیگری که در ادامه گفت و نیاز به بیان آن چندان مهم نیست. همین موضوع باعث شد که در مورد حرف زدن مطلبی بنویسم و تحقیق کنم در مورد چگونه حرف زدن ، چرا که میخواستم به این نتیجه برسم چه چیزی باعث شد همکار بزرگوار این حرف ها را به زبان جاری کند و ضعف های خودم را بر طرف کنم.
یاد بگیریم کلمات را درست بیان کنیم.
دیل کارنگی نویسنده بزرگ آمریکایی که در زمینه فردی و شخصیتی فعالیت می نمود ، می گوید که در هر جمع و جلسه ای که حضور دارید ، در بین جمع صحبت کنید هر چند خرابکاری کنید و پی در پی گند بزنید . بدینوسیله ترس و استرس از بین می رود.
مقصود آقای مقصودی چی بود من نمی دانم . مهم نیست شاید هم درست گفته باشد ، هر چه بود مرا به فکر فرو برد آن روز سر درد گرفتم .اما روز بعد به خودم آمدم دیدم و فهمیدم آقای مقصودی هیچ بی راه هم نمی گوید . واقعا کسی که متقاعد سازی یا فن حرف زدن بلد نباشد، کسی که ترس از بیان حقیقت و دانش خود نداشته باشد ، کسی که اعتماد به نفس انتشار آموخته های خود را ندارد ، حرف زدن بلد نیست.
در واقع گاهی در ارتباط با دوستان چه مذکر و چه مونث دچار دلهره می شوم برای صحبت کردن و حرف زدن و ترس از اینکه نتوانم پاسخگو باشم یا حرف مناسبی در زمان مناسب بزنم دچار اضطراب می شوم. این مشکل و معضل خیلی وقت هست که دامن گیر من می باشد.
۹۹ درصد اضطراب ها و ترس ها هرگز اتفاق نمی افتند .

سخن گفتن با دیگران را زیبا کنید تا از آنها سخنان زیبا بشنوید.
حضرت علی (ع)
وقتی کودک و نوجوان بودم هر کاری را با سرعت نور انجام می دادم نه اینکه خیال کنید بچه زرنگی بود ، نه بحث این نیست. تند حرف میزدم، تند غذا می خوردم و تند راه می رفتم البته که هنوز کمی از این موارد وجود دارد. اما روی خودم کار کردم خصوصا حرف زدن . وقتی نوجوان بودم پدرم متوجه نمیشد من چه می گویم ، عین یک چینی مترجم مخصوص خودم رو داشتم یعنی مادرم به هر طریقی که حرف میزدم و خودم هم متوجه حرف های خودم نمیشدم ، متوجه میشد و به پدرم انتقال میداد . مدتها گذشت همین باعث اضطراب و ترس من شده بود که نکند در آینده دچار مشکل شوم. تلاش کردم و توانستم این مشکل حرف زدن رو حل کنم. جایی خوانده بودم کسی برای درمان لکنت زبان خود سنگ ریزه زیر زبانش گذاشته بود که شمرده و کلمه به کلمه حرف بزند، همین باعث شد که فکر چاره ای برای خودم بکنم.

وقتی سخنی برای گفتن نداری گوش کن تا دیگران سخن بگویند.
لامارک

خواندن کتاب های انگیزشی را شروع کردم و اینکه به نوشتن هم علاقه داشتم و می نوشتم. باعث شد که حرف زدن من بهتر و بهتر شود.
به هر حال آقای مقصودی بیراه هم نگفت ، لازم است من کتاب های بیشتری را مطالعه کنم که به رشد من کمک کنند و با اعتماد به نفس با کلمات روشن تری حرف بزنم که قابل فهم باشند. برای رشد و توسعه فردی لازم است که ارتباط ها را گسترش دهیم و برای متقاعد سازی و اثبات خود به دیگران حرف زدن را یاد بگیرم.
اکنون که می نویسم ۴ ماه است که از حرف های همکارم می گذرد هر چند تلاش کردم این حرف و شاید توهین را فراموش کنم نشد که نشد. چرا که تلنگری بود که من به خودم بیام و حرف بزنم و در مورد اصول حرف زدن بخوانم و بنویسم.
ترس از حرف زدن و انتشار نوشته هایم نداشته باشم که امثال این دوست بزرگوار به خودشان اجازه هر حرف و قضاوتی به خودشان ندهند.
تا کتابی باز نشود محتویات و مطالب ارزشمندی که در آن وجود دارد عیان نمی شود. من باید تلاش کنم دانسته های خودم را انتشار بدهم و در ذهن خودم نگه ندارم تا بیجا قضاوت نشوم.

سخن تیری است که در کمان است. اگر شکار خوب می خواهی، باید درست هدف بگیری.
فرانکلین

در پایان از اساتید خودم تشکر می کنم که به من آموختند و دوستانی که همگام و همراه من هستند، من را یاری می کنند. تلاش می‌کنم که هر روز بهتر از دیروز باشم .
و تشکر ویژه از آقای مقصودی بابت حرفی که باعث شد من به خودم بیام. با توهین و تلنگر به من یاد آور شد که باید بیشتر تلاش کنم ، نمیدانم شاید واقعا لازم بود.
آیا واقعا من حرف زدن بلد هستم؟
اگر حرف زدن بلدم چطور باید در رابطه ها حرف بزنم؟
اگر حرف زدن بلدم روش متقاعد سازی هم بلدم؟
چکار کنیم که با حرف زدن رابطه بهتری داشته باشیم؟
سخن گفتن : تولید کلمات از طریق صوت است.
به جای کمال گرایی، بر پیشرفت خود تمرکز کنیم .
قرار نیست بهترین نویسنده عالم شوم که ضعف استعداد را بهانه ای مهم برای تلاش نکردن به حساب بیاورم، بی شک با تمرین مداوم رو به جلو قدم بر می دارم.
قرار نیست برای هر کسی پاسخ بدهم و هر انتقادی مرا از پا در آورد، نه من تلاش خودم را می کنم و از جملات مثبت و واقع بینانه کمک می گیرم .
من می دانم هر چیزی در کنترل من نیست ، پس من تلاش خودم را می کنم که بهترین کار را انجام دهم.
من خودم را سرزنش نمی کنم.
همین مقدار استعدادی که دارم در زمینه نویسندگی از آن استفاده بهینه و درست می کنم.
خودم را با کسی مقایسه نمی کنم.

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

4 پاسخ

  1. سلام
    آقای شهریاری به موضوع خیلی خوبی اشاره کردین.
    موضوع «خوب حرف زدن» رو خیلی خوب با آوردن تجربه شخصی باز کردین و در موردش حرف زدین.
    و در ادامه همین که از خودتون شروع کردین پوئن مثبتی‌ه. چون این طوری بشتر با موضوع و نوشته‌تون ارتباط می‌گیریم.
    متوجه می‌شیم این مسئله فقط مختص من نوعی نیست و هر کسی می‌تونه درگیرش باشه. واقعن هم همین‌طوره.
    خیلی‌هامون از صدای خودمون خوشمون نمیاد.
    حیلی‌هامون در جلوی جمع حرف زدن می‌ترسیدیم و دچار اضطراب می‌شیم. و خیلی موضوعات دیگه که به حرف زدن من و بقیه و طرف مقابل برمی‌گرده.
    پس چه خوبه همگی‌مون در این مهارت هر روز کار کنیم تا بتونیم مفهوم و منظورمون برسونیم.
    البته بدون ناراحت کردنی. بدون اینکه به کسی آسیب برسونی.
    بدون اینکه نگران برداشت دیگری باشیم با احترام به دیگری حرف‌مان را بزنیم.
    در نهایت بدانیم و به حرفی که می‌زنیم آگاه باشیم و با فکر و بدون هیچ هیجانی از زبانمان خارج شده باشد.
    موفق باشین

      1. آقای شهریاری عزیز در ابتدا باید برای نگرش مثبت و سازنده تون تبریک بگم و آرزوی موفقیت براتون دارم.
        درضمن در متن‌تون، به خوبی به طرح مسئله، بیان مشکلات و چالشها و رسیدن به نتیجه و راه حل پرداخته بودید.👌👌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *